لغتنامه دهخدا
برفور. [ ب َ ف َ / فُو ] (ق مرکب ) فوراً. بفور. بلافاصله . بزودی . بدون تراخی . جلد و شتاب . (غیاث اللغات ). جلد وشتاب و فی الفور. (آنندراج ). بطور شتاب و چابکی و جلدی و فوراً. (ناظم الاطباء). بیشتر قدما بجای «فوراً»، «برفور» استعمال میکرده ا