برفروب چرخشیrotary snowplowواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برفروب مجهز به تیغههایی با توان چرخشی که برف را از روی خط آهن جمع و به کنارهها پرتاب میکند
برف روبفرهنگ فارسی عمید۱. روبندۀ برف؛ کسی که برف را از روی بام یا زمین میروبد.۲. ماشینهای مخصوص که در زمستان جادهها را از برف پاک میکنند.
برف روبلغتنامه دهخدابرف روب . [ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه شغل برف روفتن دارد. کسّاح . || (اِ مرکب ) پارو. مکسحه . (دهار). آلت روفتن برف .