برنامهریزی زبانlanguage planningواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه کوشش آگاهانه و نظاممند دولت یا نهادهای صلاحیتدار در اتخاذ سیاست زبانی
دُژانگاری برنامهریزیplanning fallacyواژههای مصوب فرهنگستانخطایی شناختی در دستکم انگاشتن سود یا زیان یا مخاطرات یک فعالیت یا زمان موردنیاز برای تکمیل آن
برنامهریزی آبخیزwatershed management planningواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهریزی دستگاهها و منابع مالی مختلف در مدیریت جامع و پایدار یک حوضۀ آبخیز با مشارکت طرفهای ذینفع بهمنظور شناسایی مسائل و مشکلات حوضۀ آبخیز و چارهجویی در ابعاد زیستمحیطی و اجتماعی و اقتصادی
اقامت خانگیhome stayواژههای مصوب فرهنگستاناقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزشی زبان در منازل شخصی میزبانان، همراه با غذا، برطبق قرارداد
اقامت خوابگاهیresidential stayواژههای مصوب فرهنگستاناقامت شرکتکنندگان در یک برنامۀ آموزش زبان در مکانهایی، مانند دانشکده و پردیس دانشگاهی و خوابگاه دانشجویی، همراه با غذا، برطبق قرارداد
دُژانگاری برنامهریزیplanning fallacyواژههای مصوب فرهنگستانخطایی شناختی در دستکم انگاشتن سود یا زیان یا مخاطرات یک فعالیت یا زمان موردنیاز برای تکمیل آن