لغتنامه دهخدا
برنایشتی . [ ب َ ی ِ ] (حامص ) پشتی و تعصب . (برهان ) (از آنندراج ). پشتی و حمایت و خویشاوندی و طرفداری و جانبداری و تعصب . (ناظم الاطباء).- برنایشتی کردن ؛ پشتی کردن و تعصب نمودن . (برهان ). پشتی کردن و حمایت نمودن ونگهداری کردن و دستگیری نمودن و