حرف زدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکلم کردن، سخن گفتن ۲. گفتگو کردن، اختلاط کردن، گپزدن ≠ گوش دادن، استماع کردن ۳. سخنرانی کردن، صحبت کردن ≠ مستمع بودن ۴. بروزدادن، اعتراف کردن
الغدیکشنری عربی به فارسیبرانداختن , ازميان بردن , منسوخ کردن , منسوخ , از ميان برده , ملغي , باطل کردن , لغو کردن , بروزدادن , از دهان بيرون انداختن , فسخ کردن , برگرداندن حکم صادره , ممنوع کردن