برونگردلغتنامه دهخدابرونگرد. [ ب َرْ وَ گ ِ ] (اِخ ) برونجرد، که قریه ٔ بزرگیست به مرو. (یادداشت دهخدا). رجوع به برونجرد شود.
برونجردلغتنامه دهخدابرونجرد. [ب َرْ وَ ج ِ ] (اِخ ) قریه ٔ بزرگیست در مرو در طرف بیابان و ریگزار که فعلاً خراب است . (از مراصد) (از الانساب سمعانی ) (از مرآت البلدان ج 1 ص 199). برونگرد.