منابذةلغتنامه دهخدامنابذة. [ م ُ ب َ ذَ] (ع مص ) بر خود پیچیدن هر دو فریق در جنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بر هم پیچیدن دو گروه در جنگ . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ||
تحوزلغتنامه دهخداتحوز. [ ت َ ح َوْ وُ ] (ع مص ) فاهم آمدن و بر خویشتن پیچیدن . (تاج المصادر بیهقی ). با هم آمدن و بر خویشتن پیچیدن . (زوزنی ). بر خویشتن پیچیدن .(منتهی الارب ) (
تبرعصلغتنامه دهخداتبرعص . [ ت َ ب َ ع ُ ] (ع مص ) اضطراب کردن کسی زیر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): تَبرعَص الرجل ُ؛ اضطرب تحتک . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). صاحب تاج الع
التواءلغتنامه دهخداالتواء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تافته و دوتاه شدن رسن . (منتهی الارب ). پیچیده شدن . (مصادر زوزنی ). || سستی و کاهلی کردن در کار. || کج گشتن ریگ . (منتهی الارب ). لو
انتباذلغتنامه دهخداانتباذ. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) افشاردن . || یک سو شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیک سو شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (ترجمان جرجانی مه