بستهبندی سختrigid packagingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بستهبندی که در آن شکل بسته پس از پر کردن و درزبندی براثر تغییر دما و فشار عوض نمیشود
بسته بندیلغتنامه دهخدابسته بندی . [ ب َ ت َ / ت ِ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل بستن بسته ها و با شدن و کردن صرف شود.
خظاًبظاًلغتنامه دهخداخظاًبظاً. [ خ َ ظَن ْ ب َ ظَن ْ ] (ع ص ) گوشت بسته و سخت و آگنده . (از منتهی الارب ). منه : لحمه خظابظا؛ ای مکتنز یعنی گوشت او بسته و سخت و آگنده است . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
قرسنهفرهنگ فارسی معین(قَ سَ نَ یا نِ) = کرسنه : (اِ.) چرک و ریمی که بر روی جراحت بسته و سخت شده باشد.
قرسنهلغتنامه دهخداقرسنه . [ ق ِ رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) چرک و ریمی را گویند که بر روی جراحت بسته و سخت شده باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
معتنکلغتنامه دهخدامعتنک . [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) شتری که در ریگ بسته و سخت درآیدو بیرون آمدن از آن دشوار گردد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اعتناک شود.
چسب بستهبندیpackaging adhesiveواژههای مصوب فرهنگستانچسبی که در بستهبندی انواع محصولات و فراوردههای غذایی از آن استفاده میشود
مواد بستهبندیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد کاغذ کادو، جلد، لفاف، روکش، مفرش، کارتن، جعبه، شیشه، قوطی، قوطی آلومینیوم، افشانه، اسپری، تتراپک، پیایتی بستهبندی، پُر کردن وسیلۀ حفاظت کیسه، سبد
گروه بستهبندیpacking groupواژههای مصوب فرهنگستانهر یک از گروههای نهگانة کالاها که در بستهبندی و انبارش و بارورزی مشمول بند متناظر و مربوط در آییننامة کالای خطرناک میشود
مسئلة بستهبندیpacking problemواژههای مصوب فرهنگستانجـا دادن شمـاری شیء نـاهمپوش و معمولاً ناهمگون در فضایی مفروض با کمترین فضای خالی در بین آن اشیا