لغتنامه دهخدا
جعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن قدامةبن زیاد کاتب مکنی به ابوالقاسم . خطیب از او نام میبرد و او را یکی از بزرگان و دانشمندان فن کتابت میشمارد و در ادب و معرفت چیره دست میداند. وی کتابهایی در فن کتابت و جز آن دارد و از ابی العیناء الضریر و حمادبن اسحاق موصلی و مبرد و محمدبن عبداﷲ