بطیء، کند، کندرو

مترادف

۱. چالاک، زرنگ، فرز
۲. به سرعت، شتابان، فورسرین
۳. کفل، کپل، سرون، سرینگاه، نشیمنگاه، ورک، باسن

جست‌وجوی دقیق

بطیء، کند، کندرو

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. چالاک، زرنگ، فرز ۲. به سرعت، شتابان، فورسرین ۳. کفل، کپل، سرون، سرینگاه، نشیمنگاه، ورک، باسن

جست‌وجوی هم‌آوا

مسدودکنندة گیرندة بتا

beta blocker, beta-adrenoceptor antagonist, beta-adrenoceptor blocker, beta-adrenergic blocking agent, β-blocker

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دارویی که گیرنده‌های بتا‌ـ آدرِنِرژیک (beta-adrenoceptors) را اشغال و آنها را مسدود می‌کند

پیچ بتا

beta turn, β turn, beta bend, β bend

واژه‌های مصوب فرهنگستان

قطعۀ کوتاهی از زنجیرۀ پلی‌پپتیدی که امکان تغییر جهت زنجیر را فراهم می‌کند متـ . پیچ تند tight turn

پرتوِ بتا

beta ray

واژه‌های مصوب فرهنگستان

جویباری از ذرات بتا

ذرۀ بتا

beta particle

واژه‌های مصوب فرهنگستان

ذرۀ الکترون یا پوزیترون که در واپاشی بتازایی گسیل می‌شود

رانۀ بتا

beta drift

واژه‌های مصوب فرهنگستان

رانۀ چرخند حارّه‏ای در درون لایۀ میانگین بادِ زمینه‏ایِ بزرگ‏مقیاس

درپیوند

بیشتر بدانید

بطیء، کند، کندرو

مترادف

جست‌وجوی دقیق