لغتنامه دهخدا
بلغار اندرونی . [ ب ُ رِ اَ دَ ] (اِخ ) مشرق وی مِروات است و جنوب وی دریای گزر است و مغرب وی صقلاب است و شمال وی کوه روس است . و این ناحیتی است که اندر وی هیچ شهری نیست ، و مردمانی دلیرند و جنگی و باهیبت ، و طبعایشان به آن ترکانی ماند که به ناحیت خزر نزدیک اند،و ایشان را با ه