بلند و پستلغتنامه دهخدابلند و پست . [ ب ُ ل َ دُ پ َ ] (ترکیب عطفی ) فوق و تحت . (آنندراج ). بالا و پایین . (ناظم الاطباء). || بالای کوه و پایین دره . (ناظم الاطباء). || آسمان و زمین
بلندلغتنامه دهخدابلند. [ ب ُ ل َ ] (ص ، ق ) مقابل پست . (از برهان ). مرتفع و عالی و سرافراز. (ناظم الاطباء). کشیده . افراشته . برافراشته . مرتفع، در مقابل کوتاه و پست . (فرهنگ ف
بر و فرودلغتنامه دهخدابر و فرود. [ ب َ رُ ف ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) فراز و نشیب و بلند و پست و بلندی و پستی . (از برهان ). اوج و حضیض . پست و بلند:چون بوددرست کار و بارت بندیش بر
خرزفةلغتنامه دهخداخرزفة. [ خ َ زَ ف َ ] (ع مص ) بلند و پست کردن مردم دستها را در رفتار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
بکهوجتانلغتنامه دهخدابکهوجتان . [ ب َ ] (اِ) خرپشته باشد و آن هر چیز درازی است که میانش برآمده و بلند و دو طرفش مالیده و پست شود. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ). خرپ
رهولغتنامه دهخدارهو. [ رَهَْ وْ ] (ع اِمص ) گشادگی میان هردو پای و هردو پای گشاده رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گشادگی میان هردو پای . (ناظم الاطباء). || رفتار نرم ، گویند: