بلورش لیفچهایfibrillar crystallizationواژههای مصوب فرهنگستانبلورش یک بسپار در محلول که در نتیجۀ آن ساختاری با بلورکهای لیفیشکل تشکیل میشود و در آن زنجیرهای بسپار موازی با جهت لیفچهها هستند
بلورش جمعیcollective crystallizationواژههای مصوب فرهنگستانتجمع ریزدانهها یا بلورکهای بلور برای تشکیل دانههای درشتتر
بیلوروسلغتنامه دهخدابیلوروس . (اِخ ) بلوروس . روس سفید. روسیه . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به روسیه ٔ سفید شود.
بازبلورشrecrystallisationواژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی] تشکیل دانههای کانیهای بلورین جدید در سنگ در حالت جامد [شیمی] تکرار بلورش یک ماده از حلّال تازهتهیهشده برای خلوص بیشتر آن