بلوزلغتنامه دهخدابلوز. [ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) جامه ٔ نیم تنه ٔ کرکی یا پشمی یا کاموایی و نخی زنانه یا مردانه . (فرهنگ فارسی معین ).
بلوشلغتنامه دهخدابلوش . [ ب ُ] (اِ) نامی است که در تنکابن و کجور و گیلان به تمشک دهند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به تمشک شود.
تونیکفرهنگ فارسی عمید۱. ژاکت یا بلوز زنانۀ بلند که بخش بالای رانها را هم میپوشاند.۲. داروی مقوی ویتامیندار.۳. (موسیقی) نخستین نت در یک گام.۴. (موسیقی) آکورد سهصدایی روی درجۀ اول.۵. (موسیقی) نت پایه در یک قطعۀ موسیقی.
بلوزلغتنامه دهخدابلوز. [ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) جامه ٔ نیم تنه ٔ کرکی یا پشمی یا کاموایی و نخی زنانه یا مردانه . (فرهنگ فارسی معین ).
بلوزلغتنامه دهخدابلوز. [ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ) جامه ٔ نیم تنه ٔ کرکی یا پشمی یا کاموایی و نخی زنانه یا مردانه . (فرهنگ فارسی معین ).