لغتنامه دهخدا
تبلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) کهنه کردن و ببوسانیدن [ بپوسانیدن ]. (تاج المصادر بیهقی ). کهنه گردانیدن جامه . (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || اشتر بر سر گور بستن تا بمیرد. (تاج المصادر بیهقی ). بلیة قرار دادن ناقه (از اقرب الموار