لغتنامه دهخدا
ادرار. [ اِ ] (ع مص ) گردانیدن تیر بر ناخن . || بسیارشیر شدن .- ادرار ناقه ؛بسیار شیر دادن آن . || ادرار مغزل ؛ سخت برگردانیدن دوک را. || ادرار شیئی ؛ حرکت دادن آن . || ادرار ریح سحاب را؛ بباریدن داشتن . دوشیدن باد ابر را. بیرون آوردن باد بارا