بینینلغتنامه دهخدابینین . [ بینیِن ْ ] (اِخ ) لارنس . (1869 - 1943 م .) شاعر بریتانیائی . خازن نقاشیها در موزه ٔ بریتانیائی و متخصص در هنر شرقی . چندین کتاب در باب هنر نوشته که نقاشی در شرق دور (1908
بنینلغتنامه دهخدابنین . [ ب َ ] (ع ص )خردمند ثابت رأی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || (اِ) جمع ابن در حال نصب و جر : حاسدم گوید چرا خوانند کمتر شعر من زآن تو خوانند هر کس هم بنات و هم بنین . منوچهری .نبینی که امت همی گوهر دین
لاگسلغتنامه دهخدالاگس . [ گ ُ ] (اِخ ) پایتخت نیجریه ٔ انگلیس ،بندری کنار خلیج بنن . دارای 1585000 تن سکنه . کرسی ولایتی قدیم که امروزه در قلمرو نیجریه درآمده است .
اسکلاولغتنامه دهخدااسکلاو. [ اِ ] (اِخ ) (کُت دِ...) قسمت ساحلی افریقا، شامل ناحیت واقعه بین بِنَن (بِنین ) و کُت دُر (ساحل طلا) و امروز بین توگو، داهومه و لاگُس انگلیس تقسیم شده است .
مبننلغتنامه دهخدامبنن . [ م ُ ب َن ْ ن ِ ] (ع ص ) آن که گوسفند را بندد برای فربه گردانیدن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از فرهنگ جانسون ).