بهانهتراشیفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهانهجویی، بهانهسازی، بهانهگیری، دستاویزسازی، عذرتراشی ۲. ایرادگیری، اعتراض بیجا ۳. اسبابتراشی
تعللفرهنگ مترادف و متضاد۱. اهمال، بهانهجویی، بهانهتراشی، تاخیر، تکاهل، درنگ، سستی، طفره، کوتاهی، مسامحه ۲. بهانه آوردن، بهانه کردن، بهانه تراشی کردن، بهانه جستن ۳. درنگ کردن، طفره رفتن