مناقضةلغتنامه دهخدامناقضة. [ م ُ ق َ ض َ ] (ع مص ) قول کسی را نقض کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). || سخن برخلاف یکدیگر گفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ابطال ی
وعدهلغتنامه دهخداوعده . [ وَ دَ / دِ ](از ع ، اِ) نوید. (ناظم الاطباء). مژده : شب و روز انتظار یار میداشت امید وعده ٔ دیدار میداشت . نظامی .وعده ٔ وصل چون شود نزدیک آتش قرب تیزت
طوخلغتنامه دهخداطوخ . [ طَ ] (ع مص ) تهمت کردن کسی را به قول یا به فعل . (منتهی الارب ). تهمت کردن به چیزی بد از گفتار و کردار. (منتخب اللغات ).
روایت کردنلغتنامه دهخداروایت کردن . [ رِ ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از قول کسی سخن یا خبری گفتن . نقل کردن . (ناظم الاطباء). نقل کردن گفته ٔ کسی . از گفته ٔ دیگری به غیبت او نقل کردن : ا