به کار بردن

دیکشنری

apply, employ, ply, use, utilize

جست‌وجوی دقیق

به کار بردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

apply, employ, ply, use, utilize

به کار بردن

دیکشنری فارسی به ترکی

kullanmak

جست‌وجوی مشابه

به کار بردن ابزار با مهارت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

wield

به کار بردن با بی دقتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bang

به کار بردن با خشونت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bang

به کار بردن با دست

دیکشنری فارسی به انگلیسی

manipulate

به کار بردن روش های خودکار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

automate

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

hi-fi

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سلام في

F.I.S.C.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

F.I.S.C.، اموال ضبط شده، خزانه داری پادشاهی، خزانه کشور

جست‌وجوی متن

سقط کاری

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

به کار بردن سنگ و آجر در ساختمان؛ آجرکاری.

غرض رانی

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

به کار بردن غرض؛ غرض‌ورزی.

غرض ورزی

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

به کار بردن غرض؛ غرض‌رانی؛ دشمنی.

تردیدنمایی

hedging

واژه‌های مصوب فرهنگستان

به کار بردن تردیدنما در گفتار یا نوشتار

راهبُرد مُراجع‌خوانی

enlistment strategy

واژه‌های مصوب فرهنگستان

به کار بردن شیوه‌هایی مانند تماس تلفنی برای ترغیب مُراجع به شروع درمان و شرکت در اولین جلسۀ درمانی