خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بوق زن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بوق زن
لغتنامه دهخدا
بوق زن . [ زَ ] (نف مرکب ) آنکه بوق زند. آنکه در بوق بدمد : و بفرمایم تا بوق زن بدمد. (مجمل التواریخ ).
-
واژههای مشابه
-
بوق،تجارت بوق
لهجه و گویش تهرانی
معامله زیانبار و ساده لوحانه(بوق حمام که صدف بزرگ بوده)
-
بوق ترکی
لغتنامه دهخدا
بوق ترکی . [ ق ِ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی بوق است : و سخن تفاخر و حدیث تفوق از کثرت خیل و حشم و تبع و خدم ... به حیثیتی میراند که در بوق ترکی نمی گنجد. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ).
-
dial tone
بوق آزاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نشانک/ سیگنالی که مرکز تلفن ارسال میکند تا آمادگی خود را برای دریافت شمارۀ مورد نظر برخوان اعلام کند
-
prolonged blast, long blast
بوق بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بوقی که بین چهار تا شش ثانیه طول بکشد
-
customised ringback tone, CRBT, colour ringback tone
بوق سفارشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بوقی که بنا به سفارش مشترک، در شبکه تأمین میشود و در هنگام زنگ خوردن گوشی مشترک برای تماسگیرنده پخش میشود
-
short blast
بوق کوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بوقی که حدود یک ثانیه طول بکشد
-
بوقِ سَگْ
لهجه و گویش گنابادی
boghesag در گویش گنابادی یعنی آخر شب ، دیر وقت ، دیر هنگام
-
بوق حمام
لهجه و گویش تهرانی
متاع بی ارزش و کم مصرف، دارای صدای نخراشیده
-
بوق سگ
لهجه و گویش تهرانی
دیرگاه ، شب،زمان منع عبور که با بوق اعلام وسگ ها را رها میکردند
-
بوق سگ
لهجه و گویش تهرانی
زمان قُرُق،دیر وقت
-
بوق، بوقه
لهجه و گویش تهرانی
عمل جنسی حیوانات
-
عهد بوق
لهجه و گویش تهرانی
خیلی قدیم
-
صدای بوق
دیکشنری فارسی به انگلیسی
toot