لغتنامه دهخدا
بومادران . [ دَ ] (اِ مرکب ) نام گیاهی است مایل به کمودت و تیزی و گل کبودی دارد و بعربی ، قیصوم خوانند. (برهان ). همان برنجاسب است که گلش کبود و مایل به کمودت و تیزبوی است . (رشیدی ) (جهانگیری ). گلی است بویا که برنجاسب است و بومادران مخفف آن است . (آنندراج ) (انجمن آرا). برن