بومشناسی ژرفنگرdeep ecologyواژههای مصوب فرهنگستانجهانبینی یا مجموعهای از باورها که تغییر عمده در نگرشها و ارزشها و رفتارهای انسان را لازم میداند و، ضمن نفی انسانمحوری، کنش فـردی را بهسمت حمایت از طبیعت و بهبـود محیطزیست سـوق مـیدهـد
درختبومشناسیdendroecologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از درختگاهشماری که روابط میان الگوهای حلقههای رشد سالانه و شاخصهای بومشناختی تأثیرگذار بر آنها را بررسی میکند
بومجنگلداریecoforestryواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی در مدیریت جنگل با دخالت اندک که بوممحور و مبتنی بر ارزشهای بومشناسی ژرفنگر است
درختبومشناسیdendroecologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از درختگاهشماری که روابط میان الگوهای حلقههای رشد سالانه و شاخصهای بومشناختی تأثیرگذار بر آنها را بررسی میکند
دیرینبومشناسیpalaeoecologyواژههای مصوب فرهنگستانپژوهش دربارۀ رابطۀ جوامع انسانی با محیطزیست پیرامونشان و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر
تکبومشناسیautecology, species ecologyواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ روابط بین یک گونه یا اندامگان خاص با عوامل زنده و غیرزندۀ محیطزیست آن
کشتبومشناسیagroecologyواژههای مصوب فرهنگستاندانش کاربرد اصول بومشناسی در طراحی و مدیریت نظامهای کشاورزی