بانکbank 1واژههای مصوب فرهنگستانمؤسسهای انتفاعی با نقش واسطهگری مالی در بازار پول و سرمایه و دیگر خدمات مالی
بانک اصطلاحاتterm bankواژههای مصوب فرهنگستاندادگانی رایانهای، غالباً چندزبانه، متشکل از اصطلاحات تخصصی یک یا چند حوزۀ موضوعی
بانک بذرseed bankواژههای مصوب فرهنگستانمحل ذخیرهسازی و نگهداری بذرها برای حفاظت از گونهها و کشت آنها در صورت نیاز
بونکرفرهنگ فارسی معین(بُ کِ) [ انگ . ] (اِ.) مخزن ثابت یا متحرک ذخیرة مواد فله ای مانند سیمان و گندم .
تباکلغتنامه دهخداتباک . [ ت َ ] (اِخ ) شهزاده ٔ جهرم که تابع اردشیر بابکان بود. (از فهرست ولف ص 235):یکی نامور بود نامش تباک ابا آلت و لشکر و رای پاک که بر شهر جهرم بد او پادشاجهاندیده باداد و فرمانروا.فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج <span clas
بونکرفرهنگ فارسی معین(بُ کِ) [ انگ . ] (اِ.) مخزن ثابت یا متحرک ذخیرة مواد فله ای مانند سیمان و گندم .
چمبونکلغتنامه دهخداچمبونک . [ چ َ ن َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان وزاو بخش دستجرد شهرستان قم که در 14 هزارگزی شمال دستجردو 14 هزارگزی راه عمومی واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 105 تن سکنه دارد.