بِهگونهidealtype/ ideal typeواژههای مصوب فرهنگستاننمونهای فرضی و آرمانی از دستساختههایی که نمونههای دیگر براساس آن ارزیابی میشود متـ . نابگونه pure type
بیگاه گونهلغتنامه دهخدابیگاه گونه . [ ن َ / ن ِ ] (ق مرکب ) در آستانه ٔ غروب . تنگاتنگ غروب . نزدیک به شامگاه رسیدن و بودن روز : درساعت بونصر بیامد و بیگاه گونه شده بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 404).
رقابت تداخلیinterference competitionواژههای مصوب فرهنگستانرقابتی که در آن یک گونه از دسترسی گونة دیگر به منبعی محدود که هر دو گونه به آن بستگی دارند، جلوگیری میکند
حذف رقابتیcompetition exclusionواژههای مصوب فرهنگستانحذف یک گونه بهوسیلۀ یک گونۀ دیگر در زیستگاه، ازطریق رقابت بینگونهای