جوابدیکشنری عربی به فارسیپاسخ دادن , جواب دادن , از عهده برامدن , ضمانت کردن , دفاع کردن (از) , جوابگو شدن , بکار امدن , بکاررفتن , بدرد خوردن , مطابق بودن (با) , جواب احتياج را دادن () جواب , پاسخ , دفاع