بیخبر، ناآگاه، نادان ≠ مخبر، مطلع
informed
(اِ طِّ) [ ع - فا. ] (ص مر.) مطلع ، آگاه .
بیخبری، جهل، ناآگاهی ≠ آگاهی
باطلشده.
باطلیة. [ ] (اِخ ) محلتی است به قاهره . (تاج العروس ).
بیاطلاع، ناهشیار ≠ چشموگوش باز، هشیار، هوشیار، مواظب
۱. گمنام ۲. مجهول ۳. بیاطلاع، نادان ≠ شناسا
بیاطلاع، بیخبر، پرت، غافل، ناوارد، ناواقف، ندانمکار ≠ آگاه خبیر
۱. نورسیده، جدیدالورود ۲. ناآشنا، ناوارد ۳. کمتجربه، بیاطلاع ≠ کهنهکار
۱. بیجا، پرت ۲. مبتدی، ناشی ۳. بیاطلاع، ناآگاه ≠ بلد، وارد