بیخبری، جهل، ناآگاهی ≠ آگاهی
informed
(اِ طِّ) [ ع - فا. ] (ص مر.) مطلع ، آگاه .
بیخبر، ناآگاه، نادان ≠ مخبر، مطلع
باطلشده.
باطلیة. [ ] (اِخ ) محلتی است به قاهره . (تاج العروس ).
بیاطلاعی، بیخبری، بیعلمی، حماقت، نادانی ≠ دانش، معرفت