۱. بینصیب، کمبهره، محروم، معرا ۲. بیبرگ، درویش، فقیر ≠ بهرهور
۱. بینصیبی، بیخطی، محرومیت ۲. بیبرگی، درویشی، فقر ۳. بیسهمی
رانندگان، اخراج، بیبهره سازی، محروم سازی
ouster، اخراج، بیبهره سازی، محروم سازی
بیسود، بیفایده، بیبهره بینفع ≠ سودمند، پرفایده
بینصیب کردن، بیبهره ساختن، نامراد کردن، محروم داشتن ≠ بهرهمند کردن
بینصیب شدن، محروم گشتن، بیبهره ماندن، نامراد شدن ≠ بهرهور شدن