دِگرۀ بیشریختhypermorphic alleleواژههای مصوب فرهنگستاندِگرۀ جهشیافتهای که فراوردهای با مقدار یا فعالیتی بیشتر از حالت جهشنیافتهاش تولید میکند متـ . بیشریخت2 hypermorph2
جهش بیشریختhypermorphic mutation, hypermorphicواژههای مصوب فرهنگستانجهشی که به تولید دِگرهای با کارکردی بیش از حالت طبیعی منجر میشود متـ . بیشریخت1 hypermorph1
جدول ریختشناسیmorphological boxواژههای مصوب فرهنگستاندر تحلیل ریختشناسی، ابزاری برای بررسی منطقی پرسشها و پاسخها و ساماندهی آنها در قالب یک ماتریس
بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
دِگرۀ بیشریختhypermorphic alleleواژههای مصوب فرهنگستاندِگرۀ جهشیافتهای که فراوردهای با مقدار یا فعالیتی بیشتر از حالت جهشنیافتهاش تولید میکند متـ . بیشریخت2 hypermorph2
جهش بیشریختhypermorphic mutation, hypermorphicواژههای مصوب فرهنگستانجهشی که به تولید دِگرهای با کارکردی بیش از حالت طبیعی منجر میشود متـ . بیشریخت1 hypermorph1