بیشفروگشتhypercatabolismواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن مصرف انرژی بیمار بسیار بیشتر از حد عادی است و درنتیجه، نیاز غذایی او افزایش مییابد
بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق
بازbase 1واژههای مصوب فرهنگستانهر مادۀ شیمیایی اعم از یونی یا مولکولی که بتواند از جسم دیگری پروتون بپذیرد
باز سختhard baseواژههای مصوب فرهنگستانیک باز لوِیس یا دهندۀ الکترون که قطبشپذیری بالا و الکتروکشانی پایین دارد و بهآسانی اکسید میشود و دارای اوربیتالهای خالی یا پایینتر از سطح تراز عادی است
جفتبازbase pairواژههای مصوب فرهنگستاندو باز آدنین و تیمیدین یا گوانین و سیتوزین در دِنا یا آدینین و یوراسیل در رِنای دورشتهای، که با پیوندهای هیدروژنی به هم متصلاند
جفتشدن بازbase-pairingواژههای مصوب فرهنگستانجفت شدن یک باز در یک رشته با باز مکملش در رشتۀ دیگر در دِنا و رِنای دورشتهای متـ . جفتشدن بازی واتسون ـ کریک Watson-Crick base pairing
قندکافت هوازیaerobic glycolysisواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از فروگشت که در آن مولکول گلوکوز یا گلیکوژن در مجاورت اکسیژن میشکند
کاتابولیسمفرهنگ فارسی معین(بُ) [ فر. ] (اِ.) فرایندهای شیمیایی تخریبی در موجودات زنده ، فروگشت . (فره ).
فرونشانی فروگشتهایcatabolite repressionواژههای مصوب فرهنگستانکاهش یا توقف ساخت زیمایههای دخیل در فروگشت قندهایی مانند لاکتوز و آرابینوز با حضور گلوکوز