بیشمایهگذاریhypercathexisواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ روانکاوی، فزونی انرژی روانی صرفشده بر یک موضوع
بیشپروردگی ماهیچهmyohypertrophiaواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن به حجم ماهیچه در نتیجۀ افزایش حجم ماهیچهیاختهها افزوده میشود
دُشبیشپروردگی ماهیچهpseudohypertrophic muscular dystrophyواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع دُشپروردگی ماهیچهای که با بزرگ شدن ماهیچهها همراه است
مایع سبکی که از تقطیر الکل و جوهر گوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکار می روددیکشنری فارسی به عربیاثير
بیشرأیریزیballot-box stuffing, ballot stuffingواژههای مصوب فرهنگستانتقلب در رأیگیری از راه پرکردن صندوق با آرای غیرواقعی متـ . پرکردن صندوق