لغتنامه دهخدا
بغلک . [ ب َ غ َ ل َ ] (اِ) گرهی باشد که در زیر بغل مردم بهم رسد و دیر پخته شود و آنرا عروسک نیز گویند. (برهان ) (از غیاث ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (از جهانگیری ). گرهی که زیر بغل بهم رسد و بمرور پخته شود و چرک کند. (رشیدی ). آماسی که در زیر بغل پیدا شود و چرک ک