باطل، بیسروته، بیهوده، چرند، لغو، مزخرف، مهمل، یاوه ≠ معنادار
بلا شعور , هراء
کل
مغلاة
انتهي
عمل
قوس
بيحس , بيمعني , احمق , احمقانه
باطل، بیکار، بیمعنی، بیهوده، لغو، معطل، ول
فریبنده، بیهوده و بیمعنی، احمق، سبک، پوچ، سبکسر، سبک رفتار
بیاساس، بیپایه، بیربط، بیسروته، بیمعنی، بیهوده، ترهات، مزخرف، مهمل، یاوه
بیربط، بیمعنی، بیهوده، پوچ، چرت، لاطائل، مزخرف، مهمل، نامربوط، یاوه