بیوقانلغتنامه دهخدابیوقان .[ ب ِ ] (اِخ ) از قرای سرخس است . (از معجم البلدان ).رجوع به مراصدالاطلاع و مرآت البلدان ج 1 ص 327 شود.
بوژکانلغتنامه دهخدابوژکان . (اِخ ) شهرکی است [ بخراسان ] از حدود نیشابوربا کشت و برز و از وی کرباس خیزد. (حدود العالم ).
بوقانلغتنامه دهخدابوقان . (اِ) نوعی از سرخ رنگ میباشد. (آنندراج ). || حشرات سرخی که در هوا مدت فصل باران پیدا میگردند. (ناظم الاطباء).
بوکانلغتنامه دهخدابوکان . (اِخ ) دهی از دهستان الموت ، بخش معلم کلایه در شهرستان قزوین واقع است و 136 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
بوکانلغتنامه دهخدابوکان . (اِ خ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مهاباد در جنوب شرقی مهاباد در استان چهارم (آذربایجان غربی ). مرکز آن قصبه ٔ بوکان در 56کیلومتری جنوب شرقی مهاباد و در مسیر شوسه ٔ میاندواب و سقز واقع است . سکنه ٔ این قصبه 3
بیوقانیلغتنامه دهخدابیوقانی . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به بیوقان و عده ای بدان منسوبند ازجمله ابونصر احمدبن ابی علی عبدالکریم بیوقانی سرخسی متوفی 466 هَ . ق . (از معجم البلدان ). و نیز رجوع به انساب سمعانی شود.
بیوقانیلغتنامه دهخدابیوقانی . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به بیوقان و عده ای بدان منسوبند ازجمله ابونصر احمدبن ابی علی عبدالکریم بیوقانی سرخسی متوفی 466 هَ . ق . (از معجم البلدان ). و نیز رجوع به انساب سمعانی شود.