سطح بیخطرno effect level, NELواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر مقدار یک افزودنی بیآنکه اثر سوء بر جای گذارد
کارآزمایی بالینی 2clinical trial 1واژههای مصوب فرهنگستاننوعی فعالیت پژوهشی شامل تجویز یک دارو یا روش درمانی برای ارزیابی کارایی و بیخطری آن متـ . کارآزمایی درمانی therapeutic trial
ریزموجدهیmicrowavingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند بیخطرسازی پسماندهای بیمارستانی ازطریق تزریق بخار و خرد کردن و قرار دادن آنها در معرض تابش ریزموج
یاکندفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= یاقوت: ◻︎ کجا تو باشی گردند بیخطر خوبان / جمست را چه خطر هر کجا بُوَد یاکند (شاکر بخاری: شاعران بیدیوان: ۴۶).