لغتنامه دهخدا
تأخی . [ ت َ ءَخ ْ خی ] (ع مص ) با یکدیگربرادری کردن . (تاج المصادر بیهقی ). برادری گرفتن . (زوزنی ) (دهار). برادر شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). برادر خواندن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || قصد چیزی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). طلب نمودن چیزی .