تاجداریلغتنامه دهخداتاجداری . (حامص مرکب ) تاجوری . پادشاهی . عمل تاجدار : همچنین در تاجداری و جهانداری بپای همچنین در ملک بخشی و جهانگیری بمان . فرخی .تا چو هدهد تاجداری بایدت در خلق دل طوطی آسا طوق آتش کم نخواهی یافتن . <p c
نگهداشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی نگهداشت، اجرای تشریفات، گرامیداشت، یادبود مراسم، جشن، تشریفات کامل، مراسم تاجگذاری، تجلیل، یادمان، نمایش باشکوه، بزرگداشت
ژرژ اوللغتنامه دهخداژرژ اول . [ ژُ ژِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه یونان پسر کریستیان نهم پادشاه دانمارک .وی بسال 1845 در کپنهاگ متولد شد و در سال 1863 تاجگذاری کرد و بسال 1913 م . در سالونیک به قتل
فردریکلغتنامه دهخدافردریک . [ فْرِ / ف ِ رِدْ] (اِخ ) نام سه تن از امپراطوران مقدس روم قدیم است که عبارتند از: فردریک اول که از سال 1152 تا 1190 م . امپراطور بود و در سال <span class="hl" dir="
داودمیرزالغتنامه دهخداداودمیرزا. [ وو ] (اِخ ) (سلطان ...) فرزند بزرگ میرسیدمحمد ملقب به شاه سلیمان آنکه در 1162 هَ . ق . در مشهد ادعای سلطنت و جانشینی سلاطین صفوی و تاجگذاری کرد. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 47 شود.