تاراغ و توروغلغتنامه دهخداتاراغ و توروغ . [ راغ ْ غ ُ ] (اِ صوت ، از اتباع ) آوایی که از برخورد دو چیز برخیزد. صدایی که از بهم کوفتن دو چیز حادث شود و موجب ناراحتی انسان گردد.
تریاق ترکیلغتنامه دهخداتریاق ترکی . [ ت َ / ت ِرْ ق ِ ت ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مومیایی را گویند و آن انسانی و کانی هر دو میباشد. (برهان ) (آنندراج ). مومیایی . (ناظم الاطباء).
طراقی ترکلغتنامه دهخداطراقی ترک . [ طَ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نوده چناران بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 23هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 2هزارگزی جنوب راه قدیم بجنورد به قوچان . کوهستانی و سردسیر با <span class="hl" dir=
شتاراقلغتنامه دهخداشتاراق . [ ] (اِخ ) شتاراو. به روایت اصطخری نام یکی از سیزده دروازه ٔ سیستان بوده است . (حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 159).