تاجولغتنامه دهخداتاجو. (اِخ ) دهی از دهستان دالوند بخش زاغه شهرستان خرم آباد 7 هزارگزی شمال باختری زاغه ، 6 هزارگزی شمال راه خرم آباد به بروجرد. جلگه سردسیر مالاریائی با 400 تن سکنه آب از سرا
تایجولغتنامه دهخداتایجو. (اِخ ) پدر امیر ارغون از قبیله ٔ «اویرات » و امیر هزار بوده و قبیله ٔ اویرات در میان مغول از قبایل مشهور است و اکثراً از اولاد و احفاد چنگیزخان باشند. رجوع به جهانگشای جوینی چ قزوینی ج 2 ص 242 شود.
گرگ پویلغتنامه دهخداگرگ پوی . [ گ ُ ] (نف مرکب ) گرگ دو. دونده چون گرگ : شیرگام و پیل زور و گرگ پوی و گورگردببردو آهوجه و روباه عطف و رنگ تاز. منوچهری .گورساق و شیرزهره یوزتاز و غرم تک پیل گام و گرگ سینه رنگ تازو گرگ پوی .منوچ
رافعبن هرثمهلغتنامه دهخدارافعبن هرثمه . [ ف ِ ع ِ ن ِ هََ ث َ م َ ] (اِخ ) وی از خدمتگزاران قدیم امیر محمدبن طاهر طاهری (آخرین از سلسله ٔ طاهریان 248-259 هَ . ق .) بودو سپس به یعقوب لیث پیوست ، اما یعقوب او را که ریشی دراز و منظری بس