تاسائرلغتنامه دهخداتاسائر. [ ءِ ] (اِخ ) اکتاو. نقاش فرانسوی که بسال 1807 م . در پاریس متولد شد و بسال 1874 م . وفات یافت ،و بیشتر پرده های نقاشی وی در موضوعات تاریخی است .
تاشارلغتنامه دهخداتاشار. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، واقع در 46هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 9هزارگزی خاور راه مالرو جیرفت به ساردوئیه . دارای 10تن سکنه
تاشارلغتنامه دهخداتاشار. (اِخ ) دهی از بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز واقع در 21هزارگزی شمال باختری ایذه ، کنار راه مالرو گل سیاه به ده سید نجف علی . کوهستانی ، معتدل ، دارای 170 تن سکنه میباشد. آب آن از چشمه و قنات ، محصولاتش غلات
تآشیرلغتنامه دهخداتآشیر. [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تأشیر. چیزی که بدان ملخ میگزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به تأشیر شود.
تاشرلغتنامه دهخداتاشر. [ ش ِ ] (اِخ ) خانه ای بسیار قدیمی در «اورلئانه » که در تملک امپراتریس ژوزفین درآمده بود.