ترجمه مقاله

تاش

tāš

۱. یار؛ دوست.
۲. صاحب.
۳. (پسوند) به‌جای پیشوند «هم» به کار می‌رفت: خیلتاش، شهرتاش، ◻︎ من و تو هردو خواجه‌تاشانیم / بندۀ بارگاه سلطانیم (سعدی: ۱۰۵).

۱. دولتیار
۲. خداوند، صاحب
۳. شریک

ترجمه مقاله