تاقرهلغتنامه دهخداتاقره . [ ق ِ رَ ] (ع اِ) ظرف .جعبه . جعبه ٔ کوچک . ج ، تَواقِر. (از دزی ج 1 ص 139).
تاکرایلغتنامه دهخداتاکرای . [ ک ِ ] (اِخ ) رمان نویس انگلیسی (1811- 1863 م .). وی در کلکته متولد شد، یکی از آثارش بازار مکاره ٔ خودنماییهای «هنری اسموند» میباشد، در آثارش زنندگی و استهزاء آزاردهنده ای وجود دارد. از آن جمله استه
سپک تاکرافرهنگ فارسی معین(س پَ) [ انگ از مالایایی و تایلندی . ] (اِ.) = سپک تکرا: ورزشی شبیه والیبال با ارتفاع تور کمتر و مقررات ویژة خود. در این ورزش بازیکنان اجازة ضربه زدن به توپ با تمامی اعضای بدن غیر از دست ها را دارند.