خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاوانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تاوانه
/tāvāne/
معنی
= تابخانه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاوانه
لغتنامه دهخدا
تاوانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) تابخانه را گویند که گرمخانه باشد. (برهان ). تابخانه . (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ نظام ) (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 291) (ناظم الاطباء). مخفف تابخانه است یعنی گرمخانه . (آنندراج ) (انجمن آرا). لفظ مذکور مخفف تاوخانه است ...
-
تاوانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tāvāne = تابخانه
-
جستوجو در متن
-
تاوخانه
لغتنامه دهخدا
تاوخانه . [ ن َ/ ن ِ ] (اِ مرکب ) تابخانه ، که گرم خانه باشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حمام . (ناظم الاطباء). تاوانه . || منزل تابستانی . (ناظم الاطباء). رجوع به تاوانه و تابخانه شود. || کوره . (ناظم الاطباء). || تابخانه یعنی کاروانسرا . (لسان العج...
-
تاب خانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] tābxāne ۱. ‹تاوخانه، تاوانه› خانهای که در زمستان با بخاری گرم شود؛ گرمخانه؛ خانۀ زمستانی: ◻︎ در چنین فصل تابخانهٴ شاه / داشته طبع چار فصل نگاه (نظامی۴: ۶۱۱).۲. خانهای که دیوارهای آن آیینهکاری شده باشد؛ جامخانه.
-
تابدان
لغتنامه دهخدا
تابدان . (اِ مرکب ) طاقچه ٔبزرگی را گویند نزدیک بسقف خانه که هر دو طرف گشوده باشد گاهی طرف بیرون آنرا پنجره و طرف درون را پارچه ٔ نقاشی کرده و جام و شیشه ٔ الوان کنند و گاهی خالی گذارند و گاهی هر دو طرف آنرا پنجره کنند. (برهان ).خانه ای که طاقچه ٔ بز...