تساقیلغتنامه دهخداتساقی . [ ت َ ] (ع مص ) یکدیگر را شراب دادن . (زوزنی ). یکدیگر را آب و جز آن دادن . (مجمل اللغة). یکدیگررا آب خورانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تشاکیلغتنامه دهخداتشاکی . [ ت َ ] (ع مص ) همدیگر را گله کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گله کردن بعض قوم از بعض دیگر. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تاشکوه بالالغتنامه دهخداتاشکوه بالا. (اِخ ) دهی از دهستان کالج بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 1500گزی جنوب المده در کنار شوسه ٔ المده به گلندرود است . دشت ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی است و دارای 600 تن سکنه میباشد و آب آن از رودخا