تاکلالغتنامه دهخداتاکلا. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوه شهری بخش کهنوج شهرستان جیرفت است . در 150هزارگزی جنوب کهنوج و 15 هزارگزی خاور راه فرعی کهنوج به میناب قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 50</
توکلاًلغتنامه دهخداتوکلاً. [ ت َ وَک ْ ک ُ لَن ْ ] (ع ق ) بطور توکل و متوکلانه . (ناظم الاطباء).- توکلاً علی اﷲ ؛ در حال توکل بر خدا. رجوع به توکل شود.
تقلالغتنامه دهخداتقلا. [ ت َ ] (اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ .ق .). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد و بکمک برادرش بشارة در انتشار این جریده مساعی فراوانی مبذول داشت .
تقلالغتنامه دهخداتقلا. [ ت َ ق َل ْ لا ] (اِ) در تداول عامه ، کوشش بلیغ. تلاش . جهد. سعی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دست و پا زدن برای رهایی از بندی یا برای کاری یا احتراز از کاری و مانند آن . (یادداشت ایضاً).