خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تباهیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
تباهیدن
/tabāhidan/
معنی
۱. تباه شدن.
۲. فاسد شدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
تباهیدن
لغتنامه دهخدا
تباهیدن . [ ت َ دَ ] (مص ) فاسد شدن . (لسان العجم شعوری ج 1 ورق 286 ب ) (ناظم الاطباء). ضایع شدن . (ناظم الاطباء). || گمراهی . (لسان العجم ایضاً). || پوسیدن . (ناظم الاطباء). || فنا شدن و فنا کردن . (لسان العجم ایضاً). || باطل گشتن . (ناظم الاطباء). ...
-
تباهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] tabāhidan ۱. تباه شدن.۲. فاسد شدن.
-
واژههای مشابه
-
تباهیدن تدریجی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
decay
-
جستوجو در متن
-
فاسد شدن
واژهنامه آزاد
تباهیدن.