تبعیرلغتنامه دهخداتبعیر. [ ت َ ] (ع مص ) پاک ساختن روده از آنچه در آن باشد چون پشگل و مانند آن .(از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). بیرون کردن پشگل را که در روده بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
تبحرلغتنامه دهخداتبحر. [ ت َ ب َح ْ ح ُ ] (ع مص ) دور درشدن در علم . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). تبقر. (زوزنی ). دریا شدن در علم . (دهار). بسیارعلم شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). علوم بسیار دانستن . (فرهنگ نظام ). تبحر در علم ؛ بسیارعلم گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). تعمق
تبهرلغتنامه دهخداتبهر. [ ت َ ب َهَْ هَُ ] (ع مص ) پر گردیدن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || روشن شدن ابر. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تبعیرهلغتنامه دهخداتبعیره . [ ] (اِخ ) (شعله ور شدن ) موضعی است در دشت پاران (سفر اعداد 11:3، سفر تثنیه 9:22) که قبروت هتاوه نیز خوانده شده است . (قاموس کتاب م
تبعیرهلغتنامه دهخداتبعیره . [ ] (اِخ ) (شعله ور شدن ) موضعی است در دشت پاران (سفر اعداد 11:3، سفر تثنیه 9:22) که قبروت هتاوه نیز خوانده شده است . (قاموس کتاب م