تبلیغاتلغتنامه دهخداتبلیغات . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تبلیغ. رجوع به تبلیغ شود. - اداره ٔ تبلیغات ؛ نام اداره ای است که مقاصد و نظریات دولت و اخبار داخل و خارج را چنانکه بصلاح باشد بوسیله ٔ رادیو و نشریات مخصوص بخود انتشار میدهدو از جهت سازمانی ، بوسیله ٔ یکی از مدیران کل
تبلیغاتفرهنگ فارسی معین( ~.) [ ع . ] (مص . اِ.) ج . تبلیغ . 1 - هر گونه فعالیتی که در جهت هواداری یا مخالفت کسی یا چیزی باشد. 2 - اداره ای که وظیفة آن پخش اخبار و پیام ها و مطالب دیگر به وسیلة مطبوعات ، رادیو، تلویزیون و غیره میان مردم است .
دستگاه تبلیغاتpropaganda machineواژه‌های مصوب فرهنگستانتشکیلاتی که تصویری غیرواقعی از وضعیتی خاص را، غالباً با استفاده از رسانه‌های گروهی، در پیشبرد یک سیاست به وجود می‌آورد و ارائه می‌کند
تبلیغات پشتیبانadvocacy advertisingواژه‌های مصوب فرهنگستانتبلیغاتی که برای انعکاس دیدگاه سازمانی مشخص دربارة مسئله‌ای خاص و پشتیبانی از آن صورت می‌گیرد
تبلیغات سفیدwhite propagandaواژه‌های مصوب فرهنگستانتبلیغاتی که از سوی منبع مشخص و معتبر منتشر می‌شود و همان منبع مسئولیت آن را می‌پذیرد
تبلیغات سیاسیpropagandaواژه‌های مصوب فرهنگستانارائه تصویری غیرواقعی از وضعیتی خاص، غالباً با استفاده از رسانه‌های گروهی در پیشبرد یک سیاست
تبلیغاتیلغتنامه دهخداتبلیغاتی . [ ت َ ] (ص نسبی ) از نظر تبلیغات . از جهت تبلیغ: نطق های تبلیغاتی . || در تداول عامه ، اغراق آمیز. توأم با گزافه .
تبلیغاتیلغتنامه دهخداتبلیغاتی . [ ت َ ] (ص نسبی ) از نظر تبلیغات . از جهت تبلیغ: نطق های تبلیغاتی . || در تداول عامه ، اغراق آمیز. توأم با گزافه .
تبلیغات آگاه‌کنندهawareness advertisingواژه‌های مصوب فرهنگستانتبلیغاتی که برای آشنایی بیش‌ازپیش مصرف‌کننده از کالاها و خدمات و تشویق او به مصرف انجام می‌شود
تبلیغات پشتیبانadvocacy advertisingواژه‌های مصوب فرهنگستانتبلیغاتی که برای انعکاس دیدگاه سازمانی مشخص دربارة مسئله‌ای خاص و پشتیبانی از آن صورت می‌گیرد
تبلیغات دسته‌بندی‌شدهclassified advertising, calssified adواژه‌های مصوب فرهنگستانتبلیغاتی که براساس موضوع و مخاطب و رسانه و محتوا و قیمت دسته‌بندی شده‌اند
انتشارات و تبلیغاتلغتنامه دهخداانتشارات و تبلیغات . [ اِ ت ِ ت ُ ت َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رجوع به انتشارات و رادیو شود.
دستگاه تبلیغاتpropaganda machineواژه‌های مصوب فرهنگستانتشکیلاتی که تصویری غیرواقعی از وضعیتی خاص را، غالباً با استفاده از رسانه‌های گروهی، در پیشبرد یک سیاست به وجود می‌آورد و ارائه می‌کند
رسانة تبلیغاتadvertising mediumواژه‌های مصوب فرهنگستانهر نوع رسانة ارتباطی که پیام تبلیغاتی را انتقال دهد
رسانه‌های تبلیغاتadvertising mediaواژه‌های مصوب فرهنگستانمجموعهای از رسانه‌های تبلیغات، شامل رادیو و تلویزیون و مطبوعات و اینترنت و آگهی‌نماها و مانند آنها، که پیام‌های تبلیغاتی را انتقال می‌دهند
اثربخشی تبلیغاتadvertising effectivenessواژه‌های مصوب فرهنگستانمیزان تحقق و موفقیت در دستیابی به اهدف تعیین‌شدة تبلیغات
