تتلیبلغتنامه دهخداتتلیب .[ ت َ ] (ع مص ) جمع کردن مال و بازداشتن آن را از دیگری . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). گردآوردن وبازداشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تثلیبلغتنامه دهخداتثلیب . [ ت َ ] (ع مص ) شکشته شدن دندان اشتر از پیری و ریخته شدن موی دنبال وی . (تاج المصادر بیهقی ). ثِلب گردیدن شتر. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (آنندراج ). و ثِلب ؛ شتر پیر دندان و موی دم ریخته . (از آنندراج ).
تطلبلغتنامه دهخداتطلب . [ ت َ طَل ْ ل ُ ] (ع مص ) پیاپی جستن یا جستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیاپی و با تکلّف جستن . (از اقرب الموارد).
تطلیبلغتنامه دهخداتطلیب . [ ت َ ] (ع مص ) به مهلت خواستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).